سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روز جهانی قدس

                               

ملت بزرگوار و مسلمان ایران پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى مسأله آزاد سازى فلسطین از چنگال غاصبان قدس را سرلوحه آرمان هایش قرارداده و همه ساله روز قدس را به روز فریاد کشیده بر سر ستمکاران تاریخ تبدیل کرده است.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، امام امت در اولین فرصت روزى را براى نجات قدس از چنگال صیهونیست هاى جنایتکار، به عنوان روز قدس تعیین نمودند و پیامى که به همین مناسبت صادر نمودند، فرمودند:
خلاصه‌ای از پیام امام رحمه الله علیه
بسم الله الرحمن الرحیم
روز قدس، جهانى است، و روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملتهائى است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند، روزى است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد، متعهدین امروز را روز قدس مى‏دانند و عمل مى‏کنند به آنچه که باید بکنند، و منافقین و آنهائى که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنائى دارند، و با اسرائیل دوستى دارند در این روز بى تفاوت نیستند، و یا ملتها را نمى‏گذارند که تظاهرات کنند.
روز قدس، روزى است که باید سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود باید ملتهاى مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند، باید همانطور که ایران قیام کرد، و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند، و این جرثومه‏هاى فساد را به زباله‏دانها بریزند.
روز قدس، روزى است که باید همت کنند و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم، روز قدس روزى است، که باید به این روشنفکرانى، که در زیر پرده با آمریکا و عمال آمریکا روابط دارند هشدار داد، هشدار به اینکه اگر از فضولى دست‏بر ندارند سرکوب خواهند شد.
روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، و روز حکومت اسلامى است.

سخنرانى امام خمینى رحمه الله علیهدر روز قدس با محتواى و ابعاد وسیعى که دارد، اهم نکاتش بر تجمع و اتحاد مسلمین براى سرکوبى دشمنان اسلام تکیه شده، و اگر مسلمانان نیرومند جهان ید واحده شوند و اختلاف عقیده و اختلاف مذهب را کنار بگذارند، و براى دفاع از حریم اسلام، و قرآن، و کعبه، که مشترک بین همه اقشار مسلمین عالم است‏بکوشند، هرگز اجازه تجاوز کفار و منافقین را به حریم اسلام و مقدسات آن نخواهند داد، تا جائى که چند میلیون صهیونیست قبله اول مسلمین (بیت المقدس) را اشغال نموده، و در بین مسلمین تفرقه و جدائى بیندازند، و اینها هستند که شیعه را از سنى، و سنى را از شیعه جدا مى‏نمایند، وحدت مسلمین را به هم مى‏زنند، تا کمر مسلمین را بشکنند، و از تفرقه آنان بهره‏هاى خود را ببرند.






تاریخ : یکشنبه 88/6/22 | 11:41 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السّلَامُ فِی یَوْمِ الْفِطْر:

نیایش، در روز عید فطر و جمعه 

إِذَا انْصَرَفَ مِنْ صَلَاتِهِ قَامَ قَائِماً ثُمّ اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ، وَ فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ، فَقَالَ:

 

یَا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لَا یَرْحَمُهُ الْعِبَادُوَ یَا مَنْ یَقْبَلُ مَنْ لَاتَقْبَلُهُ الْبِلَادُوَ یَا مَنْ لَا یَحْتَقِرُ أَهْلَ الْحَاجَةِ إِلَیْهِ‏وَ یَا مَنْ لَا یُخَیّبُ الْمُلِحّینَ عَلَیْهِ.وَ یَا

مَنْ لَا یَجْبَهُ بِالرّدّ أَهْلَ الدّالّةِ عَلَیْهِ‏وَ یَا مَنْ یَجْتَبِی صَغِیرَ مَا یُتْحَفُ بِهِ، وَ یَشْکُرُ یَسِیرَ مَا یُعْمَلُ لَهُ.وَ یَا مَنْ یَشْکُرُ عَلَى الْقَلِیلِ وَ یُجَازِی

بِالْجَلِیلِ‏وَ یَا مَنْ یَدْنُو إِلَى مَنْ دَنَا مِنْهُ.وَ یَا مَنْ یَدْعُو إِلَى نَفْسِهِ مَنْ أَدْبَرَ عَنْهُ.وَ یَا مَنْ لَا یُغَیّرُ النّعْمَةَ، وَ لَا یُبَادِرُ بِالنّقِمَةِ.وَ یَا مَنْ یُثْمِرُ

الْحَسَنَةَ حَتّى یُنْمِیَهَا، وَ یَتَجَاوَزُ عَنِ السّیّئَةِ حَتّى یُعَفّیَهَا.انْصَرَفَتِ الْ‏آمَالُ دُونَ مَدَى کَرَمِکَ بِالْحَاجَاتِ، وَ امْتَلَأَتْ بِفَیْضِ جُودِکَ أَوْعِیَة 

الطّلِبَاتِ، وَ تَفَسّخَتْ دُونَ بُلُوغِ نَعْتِکَ الصّفَاتُ، فَلَکَ الْعُلُوّ الْأَعْلَى فَوْقَ کُلّ عَالٍ، وَ الْجَلَالُ الْأَمْجَدُ فَوْقَ کُلّ جَلَالٍ.کُلّ جَلِیلٍ عِنْدَکَ

صَغِیرٌ،وَ کُلّ شَرِیفٍ فِی جَنْبِ شَرَفِکَ حَقِیرٌ، خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرّضُونَ إِلّا لَکَ، وَ ضَاعَ الْمُلِمّونَ إِلّا بِکَ، وَ أَجْدَبَ

الْمُنْتَجِعُونَ إِلّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ‏بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرّاغِبِینَ، وَ جُودُکَ مُبَاحٌ لِلسّائِلِینَ، وَ إِغَاثَتُکَ قَرِیبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغِیثِینَ.لَا یَخِیبُ مِنْکَ

الْ‏آمِلُونَ، وَ لَا یَیْأَسُ مِنْ عَطَائِکَ الْمُتَعَرّضُونَ، وَ لا یَشْقَى بِنَقِمَتِکَ الْمُسْتَغْفِرُونَ.رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ، وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ

 نَاوَاکَ، عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ، وَ سُنّتُکَ الْإِبْقَاءُعَلَى الْمُعْتَدِینَ حَتّى لَقَدْ غَرّتْهُمْ أَنَاتُکَ عَنِ الرّجُوعِ، وَ صَدّهُمْ إِمْهَالُکَ عَنِ  

النّزُوعِ.وَ إِنّمَا تَأَنّیْتَ بِهِمْ لِیَفِیئُوا إِلَى أَمْرِکَ، وَ أَمْهَلْتَهُمْ ثِقَةً بِدَوَامِ مُلْکِکَ، فَمَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ السّعَادَةِ خَتَمْتَ لَهُ بِهَا، وَ مَنْ کَانَ مِنْ

أَهْلِ الشّقَاوَةِ خَذَلْتَهُ لَهَا.کُلّهُمْ صَائِرُونَ، إِلَى حُکْمِکَ، وَ أَمُورُهُمْ آئِلَةٌ إِلَى أَمْرِکَ، لَمْ یَهِنْ عَلَى طُولِ مُدّتِهِمْ سُلْطَانُکَ، وَ لَمْ یَدْحَضْ

لِتَرْکِ مُعَاجَلَتِهِمْ بُرْهَانُکَ.حُجّتُکَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُکَ ثَابِتٌ لَا یَزُولُ، فَالْوَیْلُ الدّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْکَ، وَ الْخَیْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ

مِنْکَ، وَ الشّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرّ بِکَ.مَا أَکْثَرَ تَصَرّفَهُ فِی عَذَابِکَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدّدَهُ فِی عِقَابِکَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَایَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ

مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ عَدْلًا مِنْ قَضَائِکَ لَا تَجُورُ فِیهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُکْمِکَ لَا تَحِیفُ عَلَیْهِ.فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ، وَ أَبْلَیْتَ الْأَعْذَارَ، وَ قَدْ

تَقَدّمْتَ بِالْوَعِیدِ، وَ تَلَطّفْتَ فِی التّرْغِیبِ، وَ ضَرَبْتَ الْأَمْثَالَ، وَ أَطَلْتَ الْإِمْهَالَ، وَ أَخّرْتَ وَ أَنْتَ مُسْتَطِیعٌ لِلمُعَاجَلَةِ، وَ تَأَنّیْتَ وَ أَنْتَ مَلِی‏ءٌ

بِالْمُبَادَرَةِلَمْ تَکُنْ أَنَاتُکَ عَجْزاً، وَ لَا إِمْهَالُکَ وَهْناً، وَ لَا إِمْسَاکُکَ غَفْلَةً، وَ لَا انْتِظَارُکَ مُدَارَاةً، بَلْ لِتَکُونَ حُجّتُکَ أَبْلَغَ، وَ کَرَمُکَ أَکْمَلَ، وَ

إِحْسَانُکَ أَوْفَى، وَ نِعْمَتُکَ أَتَمّ، کُلّ ذَلِکَ کَانَ وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ کَائِنٌ وَ لَا تَزَالُ.حُجّتُکَ أَجَلّ مِنْ أَنْ تُوصَفَ بِکُلّهَا، وَ مَجْدُکَ أَرْفَعُ مِنْ أَنْ یُحَدّ

بِکُنْهِهِ، وَ نِعْمَتُکَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَى بِأَسْرِهَا، وَ إِحْسَانُکَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُشْکَرَ عَلَى أَقَلّهِ‏وَ قَدْ قَصّرَ بِیَ السّکُوتُ عَنْ تَحْمِیدِکَ، وَ فَهّهَنِیَ

الْإِمْسَاکُ عَنْ تَمْجِیدِکَ، وَ قُصَارَایَ الْإِقْرَارُ بِالْحُسُورِ، لَا رَغْبَةً یَا إِلَهِی بَلْ عَجْزاً.فَهَا أَنَا ذَا أَؤُمّکَ بِالْوِفَادَةِ، وَ أَسْأَلُکَ حُسْنَ الرّفَادَةِ، فَصَلّ

عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ اسْمَعْ نَجْوَایَ، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی، وَ لَا تَخْتِمْ یَوْمِی بِخَیْبَتِی، وَ لَا تَجْبَهْنِی بِالرّدّ فِی مَسْأَلَتِی، وَ أَکْرِمْ مِنْ عِنْدِکَ

مُنْصَرَفِی، وَ إِلَیْکَ مُنْقَلَبِی، إِنّکَ غَیْرُ ضَائِقٍ بِمَا تُرِیدُ، وَ لَا عَاجِزٍ عَمّا تُسْأَلُ، وَ أَنْتَ عَلَى کُلّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ

الْعَلِیّ الْعَظِیمِ.

ترجمه :
که چون از نماز باز مى‏گشت رو به قبله مى‏ایستاد و مى‏گفت:
اى کسى که رحم مى‏کنى بر آنکه بندگان به او رحم نمى‏کنند. و اى کسى که مى‏پذیرى کسى را که کشورها او را نمى‏پذیرند. و اى کسى که اصرار کنندگان درگاه خود را ناامید نمى‏سازى. و اى کسى که دست رد بر سینه واثقان به محبت و پر توقعان در مسئلت نمى‏گذارى. و اى کسى که هدیه بى‏مقدار را بر مى‏گزینى، و در برابر اندک عملى که برایت انجام دهند جزا مى‏بخشى. و اى کسى که عمل کوچک را مى‏پذیرى و مزد بزرگ مى‏دهى. و اى کسى که هر کس بتو نزدیک شود به او نزدیک مى‏شوى. و اى کسى که هر که از تو روى بگرداند او را بسوى خود مى‏خوانى. و اى کسى که نعمت خود را تغییر نمى‏دهى و به انتقام شتاب نمى‏کنى، و اى کسى که نهال کار نیک را به بار مى‏آورى تا آن را بیفزائى، و از کار بد در مى‏گذرى تا آن را ناپدید سازى. کاروان آرزوها پیش از آنکه به منتهاى کرم تو رسند با حاجتهاى روا شده باز آمدند، و جامهاى طلب به فیض جود تو لبریز شدند، و اوصاف به کنه نعت تو نرسیده از هم گسیختند، زیرا عالیترین بارگاه علو بر فراز هر عالى و جلیل‏ترین دستگاه مجد، فوق هر جلالى مخصوص تو است. هر بزرگى در برابر بزرگى تو کوچک، و هر شریفى در جنب شرف تو خوار است. آنانکه بسوى غیر تو کوچ کردند، ناامید شدند، و کسانى که جز ترا طلبیدند زیان بردند، و آنانکه به درگاه غیر تو فرود آمدند تباه شدند، و نعمت خواهان از غیر فضل تو دچار قحطى گشتند. در خانه احسان تو بر روى خواهندگان باز، و عطایت براى سائلان رایگان، و فریاد رسیت به داد خواهان نزدیک است. امیدواران از تو ناامید نمى‏شوند، و طالبان از عطایت محروم نمى‏مانند، و آمرزش خواهان به عقوبتت بدبخت نمى‏گردند. خوان روزیت براى گنهکاران نهاده، و حلمت براى آنانکه با تو دشمنى کردند آماده است. عادتت احسان در باره بدرفتاران، و طریقتت شفقت بر تجاوز کاران است. چندانکه مداراى تو ایشان را از بازگشت غافل ساخته، و مهلت دادنت آنان را از باز ایستادن، باز داشته. در صورتى که تو از آن جهت با ایشان مدارا کرده‏اى که به فرمان تو باز گردند. و از آن رو مهلتشان داده‏اى که بر دوام ملک خود واثق بوده‏اى. پس هر که شایسته نیکبختى بوده کارش را به نیکبختى فرجام داده‏اى، و هر که را سزاوار بدبختى بوده خوار و دچار بدبختیش ساخته‏اى. همگى در چنبر فرمان توأند، و مآل کارشان وابسته امر تو است، طول مدت سرکشى ایشان تسلطت را فرو نکاسته و از تأخیر باز خواست ایشان برهانت باطل نشده. حجتت قائم و سلطنتت ثابت و بى‏زوال است. پس عذاب پاینده آن را است که از تو رخ بر تافته، و ناامیدى خوار کننده کسى را است که از تو ناامید شده، و بدترین بدبختیها براى کسى است که به حلم تو مغرور گشته. چه بسیار شکنجه‏هاى گوناگون که خواهد چشید! و چقدر سرگشتگیش در عقاب تو طول خواهد کشید! و چه دیر هنگام گشایش گرفتاریش خواهد رسید! و چه ناامیدیئى که از زود رهیدن خواهد دید! همه این امور از روى عدل در قضاى تو است که در آن جور نمى‏کنى، و از سر انصاف در حکم تو است که ستم در آن روا نمى‏دارى. زیرا تو حجتهایت را متواتر ساخته‏اى، و بیان دلیل‏هایت را از دیر باز ادامه داده‏اى، و پیش از حدوث حادثه تهدید خود را اعلام فرموده‏اى، و در ترغیب و تشویق آئین لطف بکار برده‏اى، و براى تفهیم حقائق مثلها زده‏اى، و با آنکه بر شتاب قادر بودى مهلت را طولانى ساخته‏اى، و زمان مؤاخذه را به تأخیر افکنده‏اى، در حالى که بر پیش‏دستى نیرو داشتى مکث و درنگ کرده‏اى. مداراى تو نه از روى عجز، و مهلت دادنت نه از باب ضعف، و خودداریت نه از جهت غفلت و تعویق افکندن مؤاخذه‏ات نه از روى مدارا، بلکه براى آن است که حجتت رساتر و کرمت کاملتر، و احسانت وافى‏تر، و نعمتت تمامتر باشد. همه این امور از تواتر حجتها و بیان دلیلها و امثال اینها سنتى ازلى است که جارى بوده است در حالى که تو از ازل بوده‏اى، و نظامى ابدى است که جارى خواهد ماند در حالى که تو تا ابد خواهى بود و حجت تو اجل از آن است که همگى صفاتش به وصف در آید، و شرف و عزتت بالاتر از آن است که کنه آن در حدى بگنجد، و نعمتت بیشتر از آن است که همه آن بشمار آید، و احسانت فزونتر از آن است که حتى بر کمترین آن شرط سپاس به پیشگاه تو گزارده شود. و اکنون خاموشى مرا از ادامه و تکرار سپاس تو ناتوان ساخته، و خوددارى از تمجیدت زبانم را از کار انداخته است. و آخرین حد توانائیم - اى معبود من - آن است که از سر عجز نه از بى‏رغبتى به درماندگى اقرار کنم. پس اینک منم که براى حاجت خود آهنگ درگاه تو مى‏کنم. و پذیرائى و کمک از تو مى‏خواهم پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و راز مرا بشنو و دعایم را مستجاب کن، و روز مرا با ناامیدى به پایان مبر، و در مسئلتم دست رد بر سینه‏ام مگذار، و رفتنم را از نزد خود و بازگشتنم را بسوى خود با احترام توأم ساز. زیرا تو در هر چه اراده کنى دچار سختى نمى‏شوى، و از برآوردن خواهشها فرو نمى‏مانى، و تو بر هر چیز قدرت بى‏پایان دارى، و هیچ کس را تاب و توانائى نیست، جز به نیروى خداى بلند مرتبه عظیم.

صحیفه سجادیه






تاریخ : یکشنبه 88/6/22 | 11:35 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

خطبه 86 بخش ششم

وَاعْلَمُوا أَنَّ الاَْمَلَ یُسْهِی الْعَقْلَ، وَ یُنْسِی الذِّکْرَ، فَأَکْذِبُوا الاَْمَلَ، فَإِنَّهُ غُرُورٌ، وَ صَاحِبُهُ مَغْرُورٌ.

دربخشى از خطبه هشتاد و شش نهج البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به خطرات آرزوهاى دراز هشدار مى دهد; مى فرمایند:

 «بدانید آرزوهاى دور و دراز، خِرد را به غفلت (از واقعیّت ها) وا مى دارد و یاد خدا را به فراموشى مى سپارد; بنابراین، به آرزوها اعتنا نکنید که فریبنده است و صاحبش فریب خورده!».

در واقع آرزوهاى دور و دراز، که انسان را غرق در عالمى از خیال و پندارى مى کند که بر محور امور مادّى دور مى زند، یکى از خطرناکترین موانع راه سعادت انسان است، که هم رسول اللّه و هم امیرمؤمنان در آن سخن معروفشان، آن را در کنار هواپرستى، خطرناکترین سدّ راه خوشبختى انسان معرفى فرموده اند و تجربیّات تاریخى و روزانه نشان مى دهد، غالب کسانى که آلوده جنایات بزرگ مى شوند، افرادى هستند که گرفتار همین آرزوهاى دور و دراز مادّى مى باشند.






تاریخ : یکشنبه 88/6/22 | 11:29 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

حضرت فاطمه سلام الله علیها می فرمایند :

ان السعید، کل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی علیه السلام را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.






تاریخ : چهارشنبه 88/6/18 | 1:36 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

شب‌های قدر، عالی‌ترین لحظات برای پیوند بنده و خالق و بهترین فرصت برای اندیشه در جهت بازگشت به خویشتن در اوج غرق گشتگی در دنیای مادی است.

آنان که مأمن و پناهگاه امنی برای توسل می‌جویند، آماده شده‌اند تا در شب های دل کندن از هر آنچه انسان را به پستی و فراق از اصل کشانده، رهایی یابند و همچون آیینه‌ای، مهیا و آماده تجلی نور حق و خداشناسی شوند.

در این شبها درهای رحمت الهی گشوده شده، فرشتگان نظاره ‌گر اعمال و شب زنده‌داری‌های بندگان عاشقی هستند که سر بر سجده شکر ساییده و او را می‌خوانند تا اندکی از خوان بیکران رحمتش برای ادامه زندگی و ره توشه سفر آخرت به روی آنان گشوده شود.

"انا انزلناه فی لیله القدر" آیه‌ای از کلام وحی الهی که بارها شنیده و زمزمه کرده‌ایم، کلامی که انسان مانده در قفس دنیا و در بند مادیّات را به سوی شبی فرا می‌خواند که گویند از هزار شب برتر است.

"قدر" به معنای اندازه‌گیری است و از اسرار شب قدر نزول قرآن است و در این شب حوادث یک سال تا شب قدر سال آینده اعم از زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت بندگان تقدیر می‌شود.

در قرآن کریم آیه‌ای که بیان کند شب قدر چه شبی است، دیده نمی‌شود، تنها در آیه ? ????سوره بقره اینگونه آمده است که "شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده است.

با استناد به این آیه معلوم می‌شود شب قدر یکی از شب‌های ماه رمضان است، اما این که کدام یک از شب‌های آن است، در قرآن کریم بیان نشده و تنها از روایات استفاده می‌شود.

اهمیت شب قدر به حدی است که بسیاری از امامان دین بر احیای این شب حتی در حال بیماری نیز سفارش کرده‌اند.

امام صادق علیه السلام به ابو بصیر می ‌فرماید: در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان، تا می‌توانی آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده داری کن، در آن دو شب غسل کن. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.

اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادی ندارد که سر شب کمی بخوابی و باقی مانده شب را به هر نحوی که می‌توانی به عبادت بپردازی، چون در ماه رمضان، درهای آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مؤمنان پذیرفته می‌شود.

از این حدیث بر می ‌آید که انسان در این شب باید به هر شکل ممکن عبادت و راز و نیاز با خالق را از دست ندهد زیرا در این شب که شیاطین در بند هستند، هیچ واسطه‌ای بین بنده و خالق نیست.

از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرین بر کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود.

"انس بن مالک" از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل کرده که فرمودند: ماه مبارک به شما رو آورده است و در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است و هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بی‌نصیب مانده است و محروم نمی‌ماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است.

از امام باقر علیه السلام نیز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است که اگر خداوند کارهای مؤمنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمی‌رسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آن‌ها را چند برابر می‌فرماید تا کاستی هایشان جبران شود.

بر این اساس، راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر می‌شود.

از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نیز پیرامون شب زنده داری شب قدر نقل است که فرمودند: کسی که شب قدر را شب زنده‌داری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

امام موسی بن جعفر علیه السلام  نیز در این ‌باره فرمودند: کسی که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده‌داری کند، گناهانش آمرزیده می‌شود.

تمامی این روایات بر این مطلب دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداش‌ها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتیجه کار خود بندگان است و سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم می‌خورد.

در این شب به خواندن دعاهایی از جمله "جوش کبیر"، "دعای افتتاح" و "ابوحمزه ثمالی" سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بی‌پایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش می‌بیند و نور امید در دلش می درخشد.

در شب‌های قدر انسان وارد مسیر سرنوشت خود گشته و آن را تغییر می‌دهد، گاهی برای پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل می‌نشیند و با درک این شب، از شرّ نفس و شیاطین به آن خالق یکتا دست یاری دراز می ‌کند تا همواره نگاهبان او باشد تا بتواند ره توشه‌ای از اعمال نیک و شایسته برای سفر آخرت خود ذخیره کند.

از اعمال شب قدر آن است که انسان به نگهبانان این شب "معصومین علیهم السلام" توسل جسته و توفیق در اعمال و احوال را که به آن احتیاج دارد ذکر کرده و تلاش کند تا با استغفار از گناهان خود، باران رحمت و جود و بخشش خداوند را شامل حال خود کند.

از دیگر اعمال شب قدر، نمازی است که در آن یک بار حمد و هفت بار "قل هو الله احد" خوانده می‌شود و بعد از پایان نماز هفتاد بار ذکر "استغفرالله ربی و اتوب الیه" گفته می‌شود و سپس حوایج از خدا خواسته می‌شود.

به جا آوردن صد رکعت نماز و خواندن دعاهایی که در بین آن وارد شده از دیگر اعمال این شب است، زیرا مضامین آن برآمده از سینه امامان دین بوده و در این ادعیه علوم گران بهایی است که جز پیامبران و جانشینان آنان کسی از آن آگاه نیست.

خواندن دعای گشودن قرآن و قرآن را روی سر گذاشتن از دیگر اعمال شب قدر است به این نیت که عقل و اندیشه او با این عمل تقویت شده و با دانش‌های قرآن کامل شود و نور عقل با نور قرآن ضمیمه گردد.

قرآن را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:

اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ. پس هر حاجت که دارد بخواهد. قرآن شریف را بر سر بگذارد و بگوید:

اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ، پس ده مرتبه بگوید بِکَ یَا اللّهُ، ده مرتبه بِمُحَمَّد، ده مرتبه بِعَلِیٍّ، ده مرتبه بِفاطِمَةَ ده مرتبه بِالْحَسَنِ ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسى ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت که دارى طلب کن.

به جا آوردن نمازهای مستحبی و قضا، قرائت سوره‌های روم، عنکبوت و دخان (در شب بیست و سوم)، از دیگر اعمال سفارش شده در شب های قدر برای بهره‌ گیری از کرم و بخشش خداوند و آمرزش گناهان است.






تاریخ : چهارشنبه 88/6/18 | 1:24 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

سلام

می خوام چند تا سوال تست هوش بزارم ادامه مطلب...




تاریخ : پنج شنبه 88/6/12 | 6:42 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

 داستان رسول ترک واقعا داستان زیبایی است انسان رو منقلب می کنه من تا به حال چند بار کل کتابش رو مطالعه کردم کل داستانهایی رو که از او نقل کردند من فعلا داستان توبه کردنش رو می گذارم تا بعد انشاء الله بقیه داستانها رو براتون بزارم :

اینم داستان توبه کردن سول ترک :

در یکی از شبهای ماه محرم مردی با ابهت و قوی هیکل وارد یکی از هیئت های نزدیک بازار تهران شد مردی جوان که به لاابلی گری و فسق و زورگویی مشهور بود. اما در عین حال عاشق امام حسین علیه السلام بود و وقتی به هیئت می امد نمی توانست مثل مابقی مهمانان ساکت یک جا بنشیند و می خواست به امام حسین علیه السلام خدمت بکند او از شب های اول محرم هر روز در این مجلس حضور داشت اما صاحبان این مجلس از امدن او به خاطر اخلاقش بسیار ناراحت بودند تا اینکه یک شب صاحب مجلس شخصی را به جانب او فرستاد و در وسط مجلس به او فهماند تا از انجا برود و دیگر به این مجلس باز نگردد او بسیار ناراحت شد حالت غضب و خشم در صورتش پیدا بود تمام هیئتیان ساکت شده بودند و به انها نگاه می کردند تقریبا همه مطمئن بودند که الان رسول دعوا راه می اندازد اما او بدون هیچ حرفی و با ناراحتی،به خاطر ارادتش به امام حسین علیه السلام و نگاه داشتن حرمت او، مجلس را ترک کرد و یک راست به سمت خانه حرکت کرد. صبح فردای ان روزدر همان ابتدای روز که هنوز اغلب مردم از خانه خارج نشده بودند شخصی به سمت خانه ی رسول امد و در را زد رسول متعجب از اینکه در این وقت صبح چه کسی با من کار دارد در را باز کرد و دید همان مسئول هیئتی که شب قبل او را از خانه بیرون کرده بود ایستاده اما انگار همه چیز تغییر کرده بود مسئول هیئت او را در اغوش گرفته و می بوسید و از او عذر خواهی می کرد و رسول متعجبانه او را نگاه می کرد و از رسول خواست که هر شب در جلسه حضور پیدا کند اما نمی خواست بیشتر از این توضیح دهد، اما رسول برای دانستن دلیل اصرار و پافشاری کرد و مسئول هیئت با تردید زیادی که در گفتن ماجرا داشت اما بلاخره ماجرا را برای رسول تعریف کرد:

او شب قبل خواب صحرای کربلا را دیده بود که در یک طرف خیمه های امام حسین علیه السلام و در سوی دیگر خیمه های لشکریان یزید بود. مسئول هیئت می خواهد برای مشاهده ی اوضاع خیمه های امام حسین علیه السلام جلو برود، اما یک سگ نگهبان از نزدیک شدن او به خیمه ها جلوگیری می کرد و با ان سگ درگیر می شود تا به خیمه ها نزدیک شود اما در حین درگیری به سر ان سگ نگاه می کند و می بیند این سر و صورت رسول است که به بدن سگ متصل شده این رسول بوده که در حال نگبانی از خیمه های امام حسین علیه السلام و یارانش بوده . رسول پس از شنیدن این رویا شروع به گریه می کند و از مسئول هیئت می پرسد:(راست می گویی یعنی واقعا من سگ نگهبان خیمه های امام حسین بودم ؟؟؟؟؟؟؟)و پس از ان با گریه و ناله شروع به در اوردن صدای سگ می کند و با شور و وجد فریاد می کشد :(از این لحظه به بعد من سگ حسینم......خودشان مرا به سگی قبول کرده اند.....)

ان شب برای رسول شب قدر بود و رسول بعد از ان توبه کرد ،یک توبه ی واقعی و از ان به بعد یکی از شیداترین و دلسوخته ترین دلداده های امام حسین علیه السلام محسوب می شد و از ان روز هر سخنی از امام حسین علیه السلام به زبان می اورد هر شنونده ای را گریان و منقلب می ساخت.






تاریخ : پنج شنبه 88/6/12 | 4:46 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

عبادت ودعا

این تسلط را من در پنج مرحله – و یا به یک اعتبار در شش مرحله – برای شما توضیح می دهم اگر چه آن مراحل آخرش از حدود این گونه جلسات زیادتر است، اما چون مراحل اول را باید عرض کنم ناچارم به مرحله ی آخر هم اشاره کنم. جلسه ی گذشته هم قسمتی را عرض کردم.

اولین اثر عبادت، تسلط بر خود

دعا

اولین اثر عبادت که انسان را به خدا نزدیک می کند [تسلط بر خود است.] از اینجا شما بفهمید کدام عبادت قبول است و کدام قبول نیست. عبادت بدون اینکه انسان را به خدا نزدیک کند عبادت نیست، یعنی باور نکنید که انسان عبادت کند ولی به خدا نزدیک نشود و عبادتش را هم درست انجام داده باشد؛ چنین چیزی محال است. عبادت، مرکب تقرب و نزدیک شدن به خداوند است. آن وقت عبادت بنده و جنابعالی مقبول است که ما را به خدا نزدیک کند. و باور نکنید که انسان به خدا، این کانون لایتناهای هستی نزدیک بشود ولی بر بصیرت و ایمان و روشنایی اش افزوده نشود، بر قدرت و حیات و اراده و تسلطش افزوده نشود. اولین مرحله که اولین نشانه است برای اینکه ما بفهمیم آیا عبادت ما مورد قبول پروردگار هست یا نیست، ارزش اجتماعی عمل ماست. یعنی چه؟ یعنی اگر ما عبادت کنیم، این عبادت – که مکرر هم هست و مخصوصاً درباره ی نماز بیشتر صدق می کند – برای چیست؟ برای اینکه ما همیشه یادمان باشد ه بنده هستیم و خدایی داریم. گاهی افرادی سؤال می کنند فایده ی نماز خواندن ما برای خدا چیست؟ برای خدا چه فایده ای دارد که من نماز بخوانم؟ دیگری می گوید: شما می گویید من نماز بخوانم، نزد خدا اعلام بندگی کنم؛ مگر خدا نمی داند که من بنده اش هستم که مرتب بروم آنجا بایستم اعلام بندگی کنم، تعظیم کنم، چاپلوسی کنم تا خدا یادش نرود که چنین بنده ای دارد. اگر خدا یادش برود، چنین خدایی که خدا نیست. شما که می گویید خدا هرگز یادش نمی رود. پس عبادت کردن برای چیست؟ خیر، نماز برای این نیست که خدا یادش نرود چنین بنده ای دارد؛ نماز برای این است که بنده یادش نرود خدایی دارد؛ نماز برای این است که ما همیشه یادمان باشد که بنده هستیم، یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد، در قلب ما وجود دارد، در تمام جهان وجود دارد؛ یادمان نرود به موجب اینکه بنده هستیم خلقت ما عبث نیست؛ بنده هستیم پس تکلیف و وظیفه داریم. پس اینکه من نماز می خوانم، مرتب می گویم: الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله، سبحان الله، و اعلام عبودیت می کنم که من بنده هستم، برای این است ک همیشه یاد خدا در دل من باشد. فایده ی آن چیست؟ در این مرحله فایده اش این است: یادمان هست که بنده هستیم، یادمان هست که وظیفه داریم، یادمان هست که قانون خدایی عادلانه ای در دنیا وجود دارد؛ به این قانون باید عمل بشود.

اولین مرحله ی خداوندگاری و قدرت و تسلط و اولین نشانه ی نزدیک شدن به کانون قدرت لایتناهی، تسلط بر قوا، غرائز و شهوات و تمایلات نفسانی خود ما و تسلط بر اعضای خود ماست؛ خودمان بر خودمان مسلط بشویم

سخن ابن سینا

بوعلی سینا، این فیلسوف بزرگ اسلامی، در پرتو اسلام یک سلسه مسائلی را طرح کرده است که قبل از او هیچ فیلسوفی، یونانی و غیریونانی، طرح نکرده است. از جمله وارد این مسئله می شود که انسان مدنی بالطبع است، بعد وارد مسئله ی عبادت می شود، می گوید از نظر اجتماعی (هم از نظر اجتماعی بحث می کند و هم از نظر غیراجتماعی) و برای زندگی اجتماعی بشر ضرورت دارد که خدای خودش را بشناسد و پس از شناسایی متوجه بشود که از جانب آن خدا قانون عادلانه ای برای زندگی بشر وجود دارد و باز واجب و لازم است عبادت وجود داشته باشد، عبادت هم تکرار بشود تا همیشه انسان یادش باشد که بنده است و خدایی دارد. وقتی که این تذکر و تلقین در روحش وجود داشت جلو معصیت و گناه او را می گیرد. می خواهد ظلم کند، نماز می آید جلو چشمش مجسم می شود، می گوید تو که اعلام عبودیت کردی، تو که گفتی من رها نیستم، [پس چرا می خواهی ظلم کنی؟!] در اینجات چه قانونی دارد؟ می گوید: «و فُرضت علیهم العبادة المفروضة بالتکریر» به این جهت عبادت واجب شده است تا در روح انسان چنین نیرویی پیدا بشود و در اثر این نیرو تجدید عهد با ایمان است دائماً ایمانش تجدید گردد و این ایمان مانع گناه کردن بشود.

دعا

این اولین درجه ی تسلطی است که انسان از ناحیه عبادت پیدا می کند و آن تسلط بر خود است. این مرحله را من در جلسه ی گذشته تا اندازه ای برایتان عرض کردم که یکی از خاصیتهای قطعی عبادت تسلط انسان است بر خودش، به معنی تسلط انسان بر شهوات خودش: تسلط انسان بر جاه لبی خودش، تسلط انسان بر غرایز خودش، تسلط انسان بر اعضا و جوارح خودش: تسلط انسان بر چشم و زبان و گوش و دست و پای خودش و بر سراسر وجود خودش. اگر [این خاصیت] نباشد [آن عبادت] عبادت نیست به نصّ قرآن که اِنَّ الصَّلاةَ تَنهی عن الفَحشاءِ وَالمِنکرِ. از اینکه العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة [دریافتیم که] اولین مرحله ی خداوندگاری و قدرت و تسلط و اولین نشانه ی نزدیک شدن به کانون قدرت لایتناهی، تسلط بر قوا، غرائز و شهوات و تمایلات نفسانی خود ما و تسلط بر اعضای خود ماست؛ خودمان بر خودمان مسلط بشویم.

این مرحله، مرحله ی عامه است که عامه ی مردم هم اگر عبادت کنند، لازم نیست خیلی تمرین کرده باشند، به آن می رسند. اینکه عرض می کنم «عامه» نه اینکه خیال کنید پس ما و شما تکلیف نداریم؛ نه، تکلیف بسیار مهمی است.

کتاب آزادی معنوی شهید مطهری

منبع سایت تبیان






تاریخ : چهارشنبه 88/6/11 | 1:22 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

 

آسمان

پروردگارا به آنچه نازل کرده‏ای ایمان آورده‏ایم و از پیامبر(صلی‏الله علیه واله وسلم) پیروی کردیم پس ما را در شمار شاهدان بنویس.

سوره آل عمران آیه‏ی 53

حوادث و رویدادهای ماه مبارک رمضان:

1- نزول کتاب آسمانی صحف بر حضرت ابراهیم خلیل‏الله (علیه‏السلام)

3- نزول کتاب آسمانی انجیل بر حضرت عیسی (علیه‏السلام)

5- میلاد مسعود امام جواد (علیه‏السلام) به (روایتی)

6- نزول کتاب آسمانی تورات بر حضرت موسی (علیه‏السلام)

6- ولایت عهدی امام رضا (علیه‏السلام)

7- وفات حضرت ابوطالب (علیه‏السلام)

10- وفات حضرت خدیجه کبری (س)

10- فرستادن نخستین نامه کوفیان به امام حسین (علیه‏السلام)

10- نزول کتاب آسمانی زبور بر حضرت داود (علیه‏السلام)

12- بستن پیمان برادری

15- میلاد مسعود امام حسن مجتبی (علیه‏السلام)

15- حرکت مسلم بن عقیل (علیه‏السلام) به سوی کوفه

17- وقوع غزوه بدر

17- وفات عایشه در مدینه

19- ضربت خوردن حضرت علی (علیه‏السلام) در مسجد کوفه

20- فتح مکه معظمه به دست پیامبر (صلی‏الله علیه واله وسلم)

20- وفات حضرت موسی (علیه‏السلام)

21- شهادت حضرت علی (علیه‏السلام)

21- آغاز خلافت امام حسن مجتبی (علیه‏السلام)

21- به آسمان رفتن حضرت عیسی (علیه‏السلام)

ازدواج رسول خدا (صلی‏الله علیه واله وسلم) با سوده (س) (سال دهم بعثت)

منبع سایت تبیان






تاریخ : سه شنبه 88/6/10 | 10:40 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()

 

پروردگارا، ایمان آوردیم، پس بر ما ببخشای و به ما رحم کن که تو بهترین مهربانانی.

                          سوره‏ی مومنان آیه‏ی 109

چرا روزه بسیار مفید است؟

در بسیاری روایات اسلامی به فواید جسمی روزه نیز اشاره شده است. پیامبر گرامی اسلام در همین رابطه فرموده‏‏اند: «صوموا تصحوا» (روزه بگیرید تا سلامت باشید) و نیز در روایت دیگری پیشوایان گرامی اسلام فرموده‏اند:

«معده آدمی خانه‏ی بیماری‏های اوست و پرهیز از غذا درمان آن است» بدیهی است زمانی فواید بهداشتی روزه بهتر به دست می‏آید که روزه دار پرهیز از غذا در روز را با زیاده روی در شب و سحر تلافی نکند، که پرخوری موجب زیان‏های فراوانی برای دستگاه گوارش است.

فواید روزه

فواید روزه

روزه‏داری سبب تکامل جسم و جان است. برخی از آثار روزه عبارتند از:

 رفع سوء هاضمه، تقویت بهداشت عمومی، رفع بیماری‏ها و امراض و درمان بیماری‏های غیرقابل اعلاج...

 






تاریخ : سه شنبه 88/6/10 | 10:39 عصر | نویسنده : farzad | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.